دانیالدانیال، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره
الیناالینا، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

دانیال و الینا بهترین هایم

عید قربان- تولد عزیز

1391/8/6 13:23
382 بازدید
اشتراک گذاری

چهارشنبه وقتی کار اداره تموم شده بابا محسن گفت که تو تعاونی خرید داره و ما هم باهاش رفتیم. دانیال حسابی تو تعاونی شیطونی کرد و خودش رفت از اتاق مدیر تعاونی که با بابا محسن دوسته شکلات برداشت و ....

روز پنجشنبه مثل هر هفته رفتیم خونه مامانی .

 روز جمعه هم هم روز عید قربان و هم روز تولد عزیز بود. دیروز عصر با بابا محسن رفتیم برای دانیال یه کاپشن و شلوار و کلاه خریدیم و برای عزیز هم یه هدیه ناقابل. بعد هم رفتیم خونه عمه شهلا یه سر زدیم و برای رادین هم امسال اولین عید قربان عمرش رو تجربه میکرد یه عیدی خریدیم. اونجا مدام با اف اف خونه عمه شهلا بازی میکردی و میگفتی عزیز سلام خوبی بعد رو میکردی به ما و میگفتی عزیز آمد. هرجا هم مسجد میبینی میگی عزیز رفت الله.  بعد هم برگشتیم خونه . توراه تو خوابیدی و من دیگه تو رو نبردم بالا و تو خونه عزیز برات جا گذاشتم. بعد رفتم لباسهام رو عوض کردم و با با محسن رفتیم خونه عزیز و با بابامحسن که برای شام ژامبون خریده بود ساندویچ ها رو آماده کردیم . هدیه عزیز رو دادیم و بعد تو رو از خواب بیدار کردم تا یه چیزی بخوری. بدخواب شده بود. ولی یه خورده شام خوردی و گفتی خسته ایی. ما هم رفتیم خونمون و تو کنار مامانی خوابیدی. دیشب ماشین پلیسی که بابا محسن برات دیروز خریده بود رو بغل کردی و خوابیدی و صبح سرحال تر از همیشه بیدار شدی. خدارو شکر.

راستی توی ماشین وقتی داره آهنگ میخونه دانیال هم باهاش زمزمه می کنه. من و بابا محسن هم کلی خودمون رو نگه میداریم که نخندیم و اون به خوندنش ادامه بده.

به هرچیزی که کثیفه میگه خبیثه

کلاً کلمات رو خیلی بامزه ادا میکنه و اومد رو خیلی کتابی میگه آمد

من و بابا محسن رو وقتی میخواد صدا کنه میگه بابادون و مامان دون (باباجون و مامان جون)

وقتی هم دونفر بزرگتر دارن با هم حرف میزنن با اینکه داره بازی میکنه ولی گوشش پیش اوناست و کلماتی رو که بزرگترها تو حرفهاشون استفاده کرده رو میون بازیش با خودش تکرار میکنه و باعث خنده همه میشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان مهديس
7 آبان 91 8:40
سلام عزيزم. دقيقاً مهديس هم اينجوري حرف ميزنه. مي خواد بگه اومد مي گه آمد، مي خواد بگه اومدم مي گه آمدم.

سلام خیلی باحاله اینطور حرف زدنشون ما که کلی می خندیم
محیا یعنی زندگی
7 آبان 91 10:36
مبارکه شال و کلاه و کاپشن


مرسی خاله جون