دانیالدانیال، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره
الیناالینا، تا این لحظه: 9 سال و 24 روز سن داره

دانیال و الینا بهترین هایم

چهارشنبه 27 اردیبهشت91

1391/3/1 14:15
400 بازدید
اشتراک گذاری

چهارشنبه ظهر خاله مهدیه دوباره اومده بود اداره من. ناهار رو با هم تو اداره خوردیم و ساعت 2:30 رفتیم دم مهدکودک دنبال دانیال.

دانیال تا اومدن بابایی کلی بازی کرد بعد هم بابایی اومد دنبالمون و رفتیم خاله مهدیه رو تا پل مدیریت رسوندیم

دانیال

خاله مهدیه و دانیال

خاله مهدیه و دانیال

... بقیه عکسها و مطالب در ادامه مطلب

 

 

   دانیال

دانیال

 

دانیال

 

دانیال

درسا خانم گل خواهر پارسا

درسا

پارسا کوچولو

پارسا

محیا

محیا

 

پارسا- دانیال

دانیال و پارسا

پارسا- دانیال

بعد با بابا محسن رفتیم سعادت آباد دفترچه بیمه من رو که تعویض کردیم

دانیال و بابایی جلوی ساختمان بیمه

دانیال و بابایی

 

دانیال و بابایی

بعدش هم رفتیم تره بار ملاصدرا میوه خریدیم

 

دانیال

دانیال

دانیال

دانیال

بعدش هم رفتیم خونه و بابا محسن رفت به کارهای خودش برسه . دانیال توی بالکن شروع به بازی کرد و من هم خونه رو آماده کردم تا عزیز و مادرجون (مادربزرگ بابامحسن) که میان خونه ما خونه تر و تمیز و آماده باشه.

اون روز عصر عمه شیوا، مادرجون، عزیز و عمه شبنم اومدن خونه ما. بعدش هم من و عمه شیوا و دانیال برای انجام کاری رفتیم بیرون اما دانیال خسته بود و راه نمی اومد من هم مجبور شدم بغلش کنم و یه سربالایی تند رو برم و برگردم. وقتی برگشتم خونه کمر درد بدی گرفتم طوری که هیچ کاری نتونستم انجام بدم و  بابا محسن شام رو آورد و برد و ظرفها رو شست.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان محیا
1 خرداد 91 14:24
ای ول بابا محسن. کمرت درد نکنه خواهر.. ما هم که شدیم مصنوعی. خدا نکنه یه کاری انجام بدیم. بعدش درد و درد و درد. بلا دور باشه الهی. من که اونقدر از انرژیم گفتم پس افتادم


مرسی خواهر جان. خداقوت
محمد
1 خرداد 91 17:40
یه سلام ویژه خدمت داش محسن گلم خیلی خوش تیپ شدی داش محسن کلا رنگ ابی خیلی بهت میاد بقول ابادانیها کا دمت گرم. راستی دانیال خودش تنهایی از پله های اسباب بازیهای پارک بالا میره- فداش بشم روز به روز با نمک تر میشه





وا تونستی یه خورده دیگه تعریف کن از برادر زنت .