هشتگرد 13 اردیبهشت
چهارشنبه ١٣ اردیبهشت
رفتیم خونه و وسایلمون رو جمع کردیم آخه میخواستیم بریم خونه عمه شهین. معمولاً اسم خانم ها بد در رفته که دیر آماده می شن اما این بار بابا محسن بود که خیلی دیر آماده شد . ما بالاخره ساعت٧:١٥ راه افتادیم. کمی ترافیک بود اما خوب رسیدیم ساعت ٨:٤٥ بود که رسیدیم خونشون. دانیال و هستی کمی با هم بازی کردن.
دانیال و هستی با صلح و صفا در حال بازی
بعد از شام عمه شهین فلاسک چای و میوه و آجیل برداشت و رفیتم یه دوری زدیم. آپارتمانهای شهرجدید رو دیدیم که خیلی هم شیک ساخته شده بود. بعد هم رفیتم پارک تا بچه ها بازی کنن.
بقیه عکسها و مطالب رو تو ادامه مطلب ببینید
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی