دانیالدانیال، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
الیناالینا، تا این لحظه: 9 سال و 26 روز سن داره

دانیال و الینا بهترین هایم

عروسی مریم جون چالوس

عروسی مریم جون دختر عمو علی تو چالوس.الینا از خستگی خوابید.من سردرد داشتم و تازه بعد از شام سرم خوب شد. دانیال از بس میدوید عرق میریخت و بعد آب سرد میخورد و دل درد گر فته بود خلاصه که اوضاعی داشتیم خانوادگی...
13 مهر 1396

تولد دانیال

یک روز بعد از برگشت از مشهد یرای دانیال تولد گرفتم. بهش قول داده بودم. البته قصدم این بود که عمه های دانیال رو دعوت کنم برای شام. اخر شب هم یک کیک بگیرم که دانیال حس کنه تولدشه پ در عین حال دیگران به زحمت نیفتن شب خوبی بود . عموما وقتی خونه من مهمان هست علیرغم مشغله کمردرد و یا گاهی خستگی شاد میشم. جس میکنم به دیگران هم خوش بگذره. بچه ها که کیف کردن. زدن و رقصیدن و کیک خوردن   بقیه در ادامه مطلب                   ...
11 مرداد 1396

سفر مشهد

تعطیلات تابستانی با کلی دل دل کردن برای رفتن یا نرفتن به مشهد شروع شد. بالاخره تصمیم گرفتیم و راه افتادیم. یک شب رفتیم و فردا ظهر رسیدیم. مامانی هم با ما اومد.   مطابق سفرهای قبلی دانیال و امیرحسین در مشهد آتشی سوزوندن که نگو. حسابی آب بازی حسابی کتک کاری و کشتی. حسابی جیغ و داد. یک شب پسرخاله حسن و پسرخاله علی تو حیاط جوجه درست کردن یک شب هم رفتیم عنبران سان سیتی و زیپ هم دو سه باری رفتیم . یک شب هم رفتیم عروسی. شب آخر هم بالاخره قسمت شد رفتیم خونه دایی غلام و دیگه از همانجا راهی تهران شدیم. حیاط خونه خاله بقیه در ادامه مطلب در راه رفتن الينا تمام مدت در بغل من خوابید   عنبران  &...
11 مرداد 1396