تولد دانیال تو خونه عمه شهلا
عزیز بالاخره از بیمارستان مرخص شد و عمه شهلا برای نگهداری ازش عزیز رو برد خونشون. دقیقا شب تولد دانیال بود. من هم تصمیم گرفتم چون عمه ها همگی برای دیدن عزیز میرن خونه عمه شهلا و عزیز هم یکی دو هفته خونه اونا خواهد بود تولد دانیال رو تو خونه عمه شهلا بگیرم. در ضمن تولد رادین هم 6 خرداد بود که بخاطر بیمارستانبودن عزیز عمه شهلا نگرفته بود. من به عمه شهلا زنگ زدم و با اصرار خواستم که اون شب واسه هر دو تا بچه ها کیک بگیریم و تا همه دور هم هستن یه تولد کوچیک واسشون بگیریم. اون هم موافقت کرد و من سالاد الویه درست کردم و دوتا کیک کوچیک یک شکل گرفتم و رفتیم خونه عمه شهلا و عزیز رو که از بیمارستان مرخص شده بوددیدیم و یه تولد دسته جمعی کوچیک واسه دانیال و رادین گرفتیم.
بقیه در ادامه مطلب ....
قربون همتون برم که انقدر معصوم و دوست داشتنی هستید
فقط گاهی رو اعصاب آدم می رین