دانیالدانیال، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره
الیناالینا، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

دانیال و الینا بهترین هایم

روزهای اولین بدنیا اومدن الینا

1394/8/5 13:53
290 بازدید
اشتراک گذاری

از لحظه ایی که داشتم از بیمارستان مرخص می شدم بخاطر گرفتگی گردن چنان حالم بد بود که به حالت مرگ افتاده بودم و تمام راه بیمارستان تا خونه رو گریه می کردم. بچه دوم واقعا سختر تر از بچه اوله. اصلا یادم نمیاد که سر دانیال یه همچین بلا مصیبتی کشیده باشم. البته تقصیر دکتر بیهوشی بود که حالا بماند. روز اول خواهرم موندبیمارستان (جمیله تا شب بود ولی من زیاد ندیدمش چون خیلی حال بدی داشتم و بهم مسکن قوی زده بودم و اکسیژن و ... ساعت 8 خواهرم جمیله رفت و  مهدیه اومد تا صبح پیشم بود. صبح باز اون رفت و جمیله اومد و کارهای ترخیص و .. انجام شد. چندین بار بعد از اومدن خونه بخاطر حال بدم برگشتم بیمارستان و تو بلوک زایمان معاینه شدم و سرم و مسکن و .... مدام بهم مسکن می دادن و می گفتن کافئین بخور . خلاصه که منو بستن به نوشابه سیاه و قهوه و شکلات وهرچی که کافئین داره. اصلا هم تاثیری نداشت و من داشتم از درد می مردم. بالاخره گفتن سه روز بدون هیچ حرکتی باید دراز بکشم و فقط بچه شیر بدم تا خوب بشم . روز دوم کمی بهتر شده بودم که الینا رو بخاطر زردی بستری کردیم و من دو شب بیمارستان موندم. البته اونجا هم تونستم استراحت کنم و خداروشکر سردرد و گردن دردهام خوب  شد. مامانم تا زمان بستری شدن الینا خونه ما بود و وقتی الینا رو بخاطر زردی می بردم بیمارستان برگشت خونشون. بعد از مرخص شدن الینا یه سری دردهای دیگه به سراغم اومد . خلاصه که روزای سختی رو پشت سر گذاشتم

الینا لحظه مرخص شدن از بیمارستان

بقیه عکسها در ادامه مطلب

الینا وقتی بخاطر زردی بستری بود

الینا تو خونه

 اینم عکس کیکی که تو 17 روزگی الینا گرفتیم و با عمه ها دور هم جمع شدیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)