سفر مشهد
تعطیلات تابستانی با کلی دل دل کردن برای رفتن یا نرفتن به مشهد شروع شد. بالاخره تصمیم گرفتیم و راه افتادیم. یک شب رفتیم و فردا ظهر رسیدیم. مامانی هم با ما اومد. مطابق سفرهای قبلی دانیال و امیرحسین در مشهد آتشی سوزوندن که نگو. حسابی آب بازی حسابی کتک کاری و کشتی. حسابی جیغ و داد. یک شب پسرخاله حسن و پسرخاله علی تو حیاط جوجه درست کردن یک شب هم رفتیم عنبران سان سیتی و زیپ هم دو سه باری رفتیم . یک شب هم رفتیم عروسی. شب آخر هم بالاخره قسمت شد رفتیم خونه دایی غلام و دیگه از همانجا راهی تهران شدیم. حیاط خونه خاله بقیه در ادامه مطلب در راه رفتن الينا تمام مدت در بغل من خوابید عنبران &...
نویسنده :
مامان دانیال و الینا
9:39