مهدکودک و آش نذری محرم 94
این آش رو خود بچه ها نخود و لوبیاهاش رو پاک کردن
اون روز دانیال من رو دید و لج کرد و من هم اونجا موندم و یه کاسه آش خوردم. بعد که رفتم انقدر گریه کرد که خانم سیفی زنگ زد بابامحسن رفت مهد اون همیه کاسه آش خورد. عجب قسمتی داشتیم اون روز
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی