دانیال جان، سه شنبه شب 11 اردیبهشت بود که دیدیم چشمت قرمز شده با چای و گاز استریل چشمت رو شستم و خوابیدی اما صبح بدتر شده بود عفونت کرده بود رفتیم دکتر و بهت دارو داد کمی هم آبریزش بینی و سرفه داشتی. بعد رفتیم مهدکودک . نیم ساعت نشده بود که خاله منظر زنگ زد که یکی دیگه از بچه هاهم مثل دانیال چشمش عفونت کرده یعنی ویروسیه و باید دانیال رو ببرید خونه. بابایی کار داشت خودم اومدم دنبالت و تو حیا مهد با هم بازی کردیم و منتظر شدیم تا بابا محسن بیاد دنبالمون. اون روز روز مادر هم بود و تو مهدکودک جشن می گرفتن. اما ما نمی تونستیم شرکت کنیم. به هر حال بابا اومدو ما رفتیم خونه. سریع غذا درست کردم و خوردیم و خوابیدیم و عصر بیدار شدیم. چشمت بهتر شده ...